فال حافظ روزانه دوشنبه 3 مهر 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 473
وقت را غنيمت دان آن قدر که بتواني ، حاصل از حيات اي جان اين دم است تا داني کام بخشي گردون عمر در عوض دارد ، جهد کن که از دولت داد عيش بستاني باغبان چو من زين جا بگذرم حرامت باد ، گر به جاي من سروي غير دوست بنشاني زاهد پشيمان را ذوق باده خواهد کشت ، عاقلا مکن کاري کآورد پشيماني محتسب نمي داند اين قدر که صوفي را ، جنس خانگي باشد همچو لعل رماني با دعاي شبخيزان اي شکردهان مستيز ، در پناه يک اسم است خاتم سليماني پند عاشقان بشنو و از در طرب بازآ ، کاين همه نمي ارزد شغل عالم فاني يوسف عزيزم رفت اي برادران رحمي ، کز غمش عجب بينم حال پير کنعاني پيش زاهد از رندي دم مزن که نتوان گفت ، با طبيب نامحرم حال درد پنهاني مي روي و مژگانت خون خلق مي ريزد ، تيز مي روي جانا ترسمت فروماني دل ز ناوک چشمت گوش داشتم ليکن ، ابروي کماندارت مي برد به پيشاني جمع کن به احساني حافظ پريشان را ، اي شکنج گيسويت مجمع پريشاني
گر تو فارغي از ما اي نگار سنگين دل
،
حال خود بخواهم گفت پيش آصف ثاني
تعبیر:
قدر لحظات عمر خود را بدان و آن ها را به راحتی از دست نده. راز خود را با نامحرمان در میان نگذار تا دچار دردسر و حسادت دیگران نشوی. برای رسیدن به هدف باید تلاش کنی. مراقب کارهای خود باش و با تعقل و تفکر و صبر و آرامش کار کن تا با سهل انگاری خود را دچار انحراف و شکست نکنی و پشیمان نشوی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 3 مهر 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 310
مرحبا طاير فرخ پي فرخنده پيام ، خير مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام يا رب اين قافله را لطف ازل بدرقه باد ، که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام ماجراي من و معشوق مرا پايان نيست ، هر چه آغاز ندارد نپذيرد انجام گل ز حد برد تنعم نفسي رخ بنما ، سرو مي نازد و خوش نيست خدا را بخرام زلف دلدار چو زنار همي فرمايد ، برو اي شيخ که شد بر تن ما خرقه حرام مرغ روحم که همي زد ز سر سدره صفير ، عاقبت دانه خال تو فکندش در دام چشم بيمار مرا خواب نه درخور باشد ، من له يقتل داء دنف کيف ينام تو ترحم نکني بر من مخلص گفتم ، ذاک دعواي و ها انت و تلک الايام
حافظ ار ميل به ابروي تو دارد شايد
،
جاي در گوشه محراب کنند اهل کلام
تعبیر:
خبری به تو می رسد و زندگیت را دگرگون می کند. از موقعیت های به دست آمده، کاملاً استفاده کن تا همای رحمت را بر دوش خود احساس کنی. صبر داشته باش.
فال حافظ روزانه دوشنبه 3 مهر 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 433
اي که بر ماه از خط مشکين نقاب انداختي ، لطف کردي سايه اي بر آفتاب انداختي تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت ، حاليا نيرنگ نقشي خوش بر آب انداختي گوي خوبي بردي از خوبان خلخ شاد باش ، جام کيخسرو طلب کافراسياب انداختي هر کسي با شمع رخسارت به وجهي عشق باخت ، زان ميان پروانه را در اضطراب انداختي گنج عشق خود نهادي در دل ويران ما ، سايه دولت بر اين کنج خراب انداختي زينهار از آب آن عارض که شيران را از آن ، تشنه لب کردي و گردان را در آب انداختي خواب بيداران ببستي وان گه از نقش خيال ، تهمتي بر شب روان خيل خواب انداختي پرده از رخ برفکندي يک نظر در جلوه گاه ، و از حيا حور و پري را در حجاب انداختي باده نوش از جام عالم بين که بر اورنگ جم ، شاهد مقصود را از رخ نقاب انداختي از فريب نرگس مخمور و لعل مي پرست ، حافظ خلوت نشين را در شراب انداختي و از براي صيد دل در گردنم زنجير زلف ، چون کمند خسرو مالک رقاب انداختي داور دارا شکوه اي آن که تاج آفتاب ، از سر تعظيم بر خاک جناب انداختي
نصره الدين شاه يحيي آن که خصم ملک را
،
از دم شمشير چون آتش در آب انداختي
تعبیر:
به زودی به آرزوی خود می رسی و سعادت و نیکبختی بر زندگی ات سایه خواهد افکند و این حاصل رنج و زحمتی است که تحمل کرده ای. قدر لحظات زندگی را بدان و شکر خداوند را به جای آور.
فال حافظ روزانه دوشنبه 3 مهر 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 126
جان بي جمال جانان ميل جهان ندارد ، هر کس که اين ندارد حقا که آن ندارد با هيچ کس نشاني زان دلستان نديدم ، يا من خبر ندارم يا او نشان ندارد هر شبنمي در اين ره صد بحر آتشين است ، دردا که اين معما شرح و بيان ندارد سرمنزل فراغت نتوان ز دست دادن ، اي ساروان فروکش کاين ره کران ندارد چنگ خميده قامت مي خواندت به عشرت ، بشنو که پند پيران هيچت زيان ندارد اي دل طريق رندي از محتسب بياموز ، مست است و در حق او کس اين گمان ندارد احوال گنج قارون کايام داد بر باد ، در گوش دل فروخوان تا زر نهان ندارد گر خود رقيب شمع است اسرار از او بپوشان ، کان شوخ سربريده بند زبان ندارد
کس در جهان ندارد يک بنده همچو حافظ
،
زيرا که چون تو شاهي کس در جهان ندارد
تعبیر:
زندگی را زیاد سخت نگیر. فکر کردن به آرزوهای محال زندگی ات را سخت و دشوار می سازد. آسایش زندگی را از دست نده. هر کسی را محرم اسرار خود قرار نده تا دچار دردسر و مشکل نشوی. خوب و بد زندگی زودگذر است.
فال حافظ روزانه دوشنبه 3 مهر 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 412
مرا چشميست خون افشان ز دست آن کمان ابرو ، جهان بس فتنه خواهد ديد از آن چشم و از آن ابرو غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستي ، نگارين گلشنش روي است و مشکين سايبان ابرو هلالي شد تنم زين غم که با طغراي ابرويش ، که باشد مه که بنمايد ز طاق آسمان ابرو رقيبان غافل و ما را از آن چشم و جبين هر دم ، هزاران گونه پيغام است و حاجب در ميان ابرو روان گوشه گيران را جبينش طرفه گلزاريست ، که بر طرف سمن زارش همي گردد چمان ابرو دگر حور و پري را کس نگويد با چنين حسني ، که اين را اين چنين چشم است و آن را آن چنان ابرو تو کافردل نمي بندي نقاب زلف و مي ترسم ، که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو
اگر چه مرغ زيرک بود حافظ در هواداري
،
به تير غمزه صيدش کرد چشم آن کمان ابرو
تعبیر:
با تمام وجود عاشق شده ای و از غم دوری در رنج و عذاب به سر می بری. نا امید و مأیوس نباش. صبر و حوصله داشته باش تا به مقصود خود برسی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 3 مهر 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 492
سلامي چو بوي خوش آشنايي ، بدان مردم ديده روشنايي درودي چو نور دل پارسايان ، بدان شمع خلوتگه پارسايي نمي بينم از همدمان هيچ بر جاي ، دلم خون شد از غصه ساقي کجايي ز کوي مغان رخ مگردان که آن جا ، فروشند مفتاح مشکل گشايي عروس جهان گر چه در حد حسن است ، ز حد مي برد شيوه بي وفايي دل خسته من گرش همتي هست ، نخواهد ز سنگين دلان موميايي مي صوفي افکن کجا مي فروشند ، که در تابم از دست زهد ريايي رفيقان چنان عهد صحبت شکستند ، که گويي نبوده ست خود آشنايي مرا گر تو بگذاري اي نفس طامع ، بسي پادشايي کنم در گدايي بياموزمت کيمياي سعادت ، ز همصحبت بد جدايي جدايي
مکن حافظ از جور دوران شکايت
،
چه داني تو اي بنده کار خدايي
تعبیر:
به خود تکیه کن و از توانمندی خود استفاده ببر. از دوستان و همنشینان بد و گمراه دوری کن تا به تو ضربه نزنند. از ریاکاران بپرهیز تا بیشتر از این دچار صدمه و زیان نشوی. به خداوند امیدوار باش و به او توکل کن سپس به کار و تلاش بپرداز تا به هدف برسی. واقع بین باش و آرزوهای خود را با واقعیات زندگیت تطابق بده.
فال حافظ روزانه دوشنبه 3 مهر 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 244
معاشران گره از زلف يار باز کنيد ، شبي خوش است بدين قصه اش دراز کنيد حضور خلوت انس است و دوستان جمعند ، و ان يکاد بخوانيد و در فراز کنيد رباب و چنگ به بانگ بلند مي گويند ، که گوش هوش به پيغام اهل راز کنيد به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد ، گر اعتماد بر الطاف کارساز کنيد ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است ، چو يار ناز نمايد شما نياز کنيد نخست موعظه پير صحبت اين حرف است ، که از مصاحب ناجنس احتراز کنيد هر آن کسي که در اين حلقه نيست زنده به عشق ، بر او نمرده به فتواي من نماز کنيد
وگر طلب کند انعامي از شما حافظ
،
حوالتش به لب يار دلنواز کنيد
تعبیر:
نا امید نباش. روزگار خوشی در پیش خواهی داشت. خداوند با عاشقان صادق است. ریا و تزویر را از خود دور کن. دوستان و دشمنان خود را بشناس تا گمراه و مجنون نشوی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 3 مهر 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 225
ساقي حديث سرو و گل و لاله مي رود ، وين بحث با ثلاثه غساله مي رود مي ده که نوعروس چمن حد حسن يافت ، کار اين زمان ز صنعت دلاله مي رود شکرشکن شوند همه طوطيان هند ، زين قند پارسي که به بنگاله مي رود طي مکان ببين و زمان در سلوک شعر ، کاين طفل يک شبه ره يک ساله مي رود آن چشم جادوانه عابدفريب بين ، کش کاروان سحر ز دنباله مي رود از ره مرو به عشوه دنيا که اين عجوز ، مکاره مي نشيند و محتاله مي رود باد بهار مي وزد از گلستان شاه ، و از ژاله باده در قدح لاله مي رود
حافظ ز شوق مجلس سلطان غياث دين
،
غافل مشو که کار تو از ناله مي رود
تعبیر:
بخت و اقبال مساعد به تو روی آورده است. از موقعیت ها به بهترین نحو استفاده کن. مغرور نباش زیرا ممکن است عقل و اندیشه ی تو را از بین ببرد و گمراه شوی. غفلت نکن.
فال حافظ روزانه دوشنبه 3 مهر 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 235
زهي خجسته زماني که يار بازآيد ، به کام غمزدگان غمگسار بازآيد به پيش خيل خيالش کشيدم ابلق چشم ، بدان اميد که آن شهسوار بازآيد اگر نه در خم چوگان او رود سر من ، ز سر نگويم و سر خود چه کار بازآيد مقيم بر سر راهش نشسته ام چون گرد ، بدان هوس که بدين رهگذار بازآيد دلي که با سر زلفين او قراري داد ، گمان مبر که بدان دل قرار بازآيد چه جورها که کشيدند بلبلان از دي ، به بوي آن که دگر نوبهار بازآيد
ز نقش بند قضا هست اميد آن حافظ
،
که همچو سرو به دستم نگار بازآيد
تعبیر:
در انتظار به سر می بری. نا امید و ناراحت نباش زیرا به مقصود خود می رسی. بلا و مصیبت های رسیده را تحمل کن. در کوره ی حوادث، خود را آبدیده کن و تجربه اندوزی کن تا لذت بیشتری از پیروزی ببری.
فال حافظ روزانه دوشنبه 3 مهر 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 423
دوش رفتم به در ميکده خواب آلوده ، خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش ، گفت بيدار شو اي ره رو خواب آلوده شست و شويي کن و آن گه به خرابات خرام ، تا نگردد ز تو اين دير خراب آلوده به هواي لب شيرين پسران چند کني ، جوهر روح به ياقوت مذاب آلوده به طهارت گذران منزل پيري و مکن ، خلعت شيب چو تشريف شباب آلوده پاک و صافي شو و از چاه طبيعت به درآي ، که صفايي ندهد آب تراب آلوده گفتم اي جان جهان دفتر گل عيبي نيست ، که شود فصل بهار از مي ناب آلوده آشنايان ره عشق در اين بحر عميق ، غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
گفت حافظ لغز و نکته به ياران مفروش
،
آه از اين لطف به انواع عتاب آلوده
تعبیر:
با ایمان و اراده ای محکم قدم در راه بگذار و به خدا توکل کن. اخلاص داشته باش و از روی هوا و هوس تصمیم نگیر. از مشکلات راه هراسی به دل راه نده. سعی و تلاش را فراموش نکن تا به هدف برسی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 3 مهر 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 28
به جان خواجه و حق قديم و عهد درست ، که مونس دم صبحم دعاي دولت توست سرشک من که ز طوفان نوح دست برد ، ز لوح سينه نيارست نقش مهر تو شست بکن معامله اي وين دل شکسته بخر ، که با شکستگي ارزد به صد هزار درست زبان مور به آصف دراز گشت و رواست ، که خواجه خاتم جم ياوه کرد و بازنجست دلا طمع مبر از لطف بي نهايت دوست ، چو لاف عشق زدي سر بباز چابک و چست به صدق کوش که خورشيد زايد از نفست ، که از دروغ سيه روي گشت صبح نخست شدم ز دست تو شيداي کوه و دشت و هنوز ، نمي کني به ترحم نطاق سلسله سست
مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوي
،
گناه باغ چه باشد چو اين گياه نرست
تعبیر:
صادقانه و بی ریا از خداوند طلب کمک کن و به لطف او امیدوار باش. با غم و اندوه و حسرت خوردن به نتیجه ای نخواهی رسید. غرور و تکبر آفت و بلای جان تو است. آنها را رها کن و متواضع باش و دوستان را نرنجان و به یاد آنان باش.
فال حافظ روزانه دوشنبه 3 مهر 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 231
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آيد ، گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآيد گفتم ز مهرورزان رسم وفا بياموز ، گفتا ز خوبرويان اين کار کمتر آيد گفتم که بر خيالت راه نظر ببندم ، گفتا که شب رو است او از راه ديگر آيد گفتم که بوي زلفت گمراه عالمم کرد ، گفتا اگر بداني هم اوت رهبر آيد گفتم خوشا هوايي کز باد صبح خيزد ، گفتا خنک نسيمي کز کوي دلبر آيد گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت ، گفتا تو بندگي کن کو بنده پرور آيد گفتم دل رحيمت کي عزم صلح دارد ، گفتا مگوي با کس تا وقت آن درآيد
گفتم زمان عشرت ديدي که چون سر آمد
،
گفتا خموش حافظ کاين غصه هم سر آيد
تعبیر:
در آرزوی جلب محبت کسی هستی. با کمی صبر و صداقت به مقصود خود خواهی رسید.به خداوند توکل داشته باش تا غمها و غصه هایت به پایان برسد.